چقدر امروز دلم هوای کربلا کرده بود...!احساس کردم
امام حسینم چشمش را به من دوخته...!
نمیدونم چرا!
امروز دلم مثله این هوای بارانی
بارانی است...
بیشتر از هروقتی دلم برای امامم تنگ شده...امام زمانم(عج).چقدر درحسرت خانه کعبه و ضریح امام به سوزم؟
آقا مارا دعامیکنید درعرفات ...آنجا هستید میدانم...کاش شعار نباشد...
دلم سرد شده ،آتش عشقم خاموش شده...
دراین زمستان آیا امیدی به روشن شدنش داشته باشم؟کی بهار میآید؟این عقده و بغض کی تمام میشود...
ازدستم ناراحتید،دلگیرید،آقا دوست داشتم فقط 1بار بدانم مرا دوست دارید؟
فقط 1بار بفهمم...
میخواهم شیعه باشمحنجره قلبم پاره شد انقدر داد زد به فریادم برسید...
به شعارهم شده می گویم دوستت دارم.