در جستجوی فضای ترسیم شده از سرزمین پس از ظهور، دقیقترین و عمیقترین مطالب را باید از کلام خداوند در قرآن و سخنان اهل بیت(ع) برداشت نمود. در این رابطه نکته مهم منظری است که ما از آن به سوی سرزمین پس از ظهور مینگریم که اگر این منظر برگرفته از هدایت نباشد، تصویر مشاهده شده اوهامی پرداخته ذهن ما و ماحصل آن مفاهیمی مجعول بر اساس واژههایی خود ساخته خواهد بود که ناگزیر فرد را درگیر چالشهایی خواهد نمود که اساساً با آنچه در واقعیت رخ خواهد داد متناقض است. از این دست است مفهومی که ما از سرزمین ظهور با تعبیر مدینه فاضله و آرمان شهر، با اوج فناوریهای مادی تصویر مینمائیم که چالشهایی نظیر جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور، وضعیت مرزها، ملیتها، الگوهای حکومتی، جایگاه نهادهای حقوقی و سیاسی نظیر احزاب، شوراها، سازمانهای ملی و منطقهای در این حکومت را متعاقباً به دنبال خواهد داشت.
در حالیکه تصویری که قرآن و روایات به تصویر میکشند، فضایی باغ گونه و سرسبز، مالامال از امنیت، آرامش، سلامت و با قوانینی غیر عادی است که از آن با واژه جنت نام میبرند و جهت تقریب به ذهن شنونده مثالها و مصادیقی از آنرا همانند ماکتی که نمونه کوچکی از اصل یک پروژه باشد در امتهای گذشته نظیر ملک سلیمان و ذوالقرنین معرفی مینمایند. این سرزمین صرفاً محدود به جهان مادی نبوده و تمام آسمانهای برزخی را نیز در بر میگیرد.
این مطلب خیلی جالبه حتما بخونید.
ادامه مطلب...
مقدمه:شک نیست که در جستجوی فضای ترسیم شده از سرزمین پس از ظهور، دقیقترین و عمیقترین مطالب را باید از کلام خداوند در قرآن و سخنان اهل بیت(ع) برداشت نمود.
اگر چه جمعی بر این اعتقاد هستند که هیچ کلام صریحی در خصوص آخرالزمان و ملک عظیم اهل بیت(ع) در آیات قرآن کریم وجود ندارد[1] ولی این نظر در تضاد کامل با توصیفی است که قرآن از خود بیان می دارد. در آیه 89 سوره نحل بیان گردیده است که قرآن تبیین کننده " کُلُ شَیئٍ " (همه چیز) است[2]. از طرف دیگر مفهوم "آخر الزمان" خود یکی از مصادیق " کُلُ شَیئٍ " است و در حالیکه در روایات اهل بیت (ع) به فراوانی به موضوع آخرالزمان، حوادث، مقدمات و تبعات آن پرداخته شده است و توجه به آن مورد تاکید قرار گرفته است، بنابراین با یک استدلال ساده، منطقی بنظر نمیرسد که موضوعی چنین مهم، بعنوان یکی از مهمترین مصادیق " کُلُ شَیئٍ " در قرآن مورد تبیین قرار نگرفته باشد.
نکته مهم منظری است که ما از آن به سوی سرزمین پس از ظهور مینگریم که اگر این منظر برگرفته از هدایت نباشد، تصویر مشاهده شده اوهامی پرداخته ذهن ما و ماحصل آن مفاهیمی مجعول بر اساس واژههایی خود ساخته خواهد بود و چنانچه محصول برگرفته از آن بر قرآن عرضه شود، این نتیجه حاصل خواهد شد که مفهوم مورد نظر صراحتاً در قرآن مورد اشاره قرار نگرفته است و یا اینکه حداقل برداشت ما از آیات در این خصوص بسیار سطحی خواهد شد.
یکی از مفاهیم آخرالزمان که در این رابطه میتواند مورد تعمق و تدبر قرار گیرد، مفهومی تحت عنوان " سرزمین پس از ظهور" است که در این راستا جایگاه موضوعاتی نظیر جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور (وضعیت مرزها، ملیتها و. ..) و واژههایی نظیر آرمان شهر مهدوی، مدینه فاضله، حکومت مهدوی و. .. میتواند مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
برای پرداختن به بحث سرزمین پس از ظهور ابتدا باید با طرح سوالاتی دقیق و جامع، فضای مورد نظر و محدوده آن را مشخص نماییم که در این میان میتوان به عنوان نمونه به موارد ذیل اشاره نمود:
الف) خصوصیات سرزمین پس از ظهور چیست؟
ب) زمان برپایی این سرزمین از نقطه نظر نشئات عالم هستی در چه محدودهای قرار میگیرد؟
ج) محدوده مکانی این سرزمین کجاست؟
د) چه کسانی در این سرزمین وارد میشوند و این افراد چه صفاتی دارند؟
ه) قرآن با چه واژگانی این سرزمین را معرفی مینماید؟
در این نوشتار سعی خواهد شد که در خصوص سه پرسش اول نظریات مختلف مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
الف - خصوصیات سرزمین پس از ظهور:
برترین توصیفات از فضایی که عالم در دوران پس از ظهور در آن قرار خواهد گرفت را میتوان از بررسی آیات و روایات اهل بیت(ع) به دست آورد که برخی از محققین با عنایت به این منابع به توصیف شرایط پس از ظهور حضرت و سیره ایشان در آن حکومت پرداختهاند[3]، [4]. ذیلاً به قدر وسعمان و صرفاً به عنوان نمونه، برخی از آنها مورد اشاره قرار خواهد گرفت و شک نیست با لطف و عنایت خداوند و در سایه هدایت اهل بیت(ع)، در صورت تدبر بیشتر در این آیات و روایات میتوان به نکات ظریف آنها پی برده و تصویر روشنتری از آنچه که این بزرگواران از آن سرزمین ترسیم نمودهاند بدست آورد.
1. قبل از برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع)، ابلیس و تمامی لشکریانش نابود خواهند شد و عالم از لوث وجود آنان پاک خواهد شد[5].
2. تحقق عبودیت خداوند[6]
3. تحقق قسط و عدل در زمین[7]
4. اسلام تنها دین خواهد بود[8]
5. برقراری امنیت در سراسر این سرزمین برای انسانها و تمامی موجودات اعم از حیوانات اهلی و وحوش[9]
6. برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع) برای سالیان طولانی[10] که زوال ناپذیر است[11]
7. ملک عظیم اهل بیت از ملک سلیمان(ع) عظیم تر خواهد بود[12]
8. امام(ع) امکانات و ابزارهایی را که انبیاء(ع) در اختیار داشتند به همراه دارند[13].
9. آشکار شدن علوم که در عظمت این موهبت بیان شده که علم 27 حرف است و تمامی علومی که تا کنون به واسطه انبیاء(ع) بر بشر جاری شده فقط 2 حرف از آن بوده است و مابقی پس از ظهور آشکار خواهد شد[14].
10. ظاهر شدن ملائک و جنّیان بر مردم و معاشرت با آنان[15]
11. برپایی جنات مدهامتان[16]
12. افزایش طول عمر ساکنان این سرزمین و افزایش نفوس مومنین[17]
13. تکامل عقول مومنین[18] و جاری شدن حکمت از سوی امام(ع) بر ایشان
14. بهره مندی کارگزاران امام(ع) از توانها و ابزارهایی عجیب[19]
15. زمین و آسمان تمامی نعمات خود را عرضه میکنند و هیچ جای زمین بدون روئیدنی باقی نمیماند[20].
16. آشکار شدن گنجها و آبادانی هر آنچه که در زمین تخریب شده است[21].
17. بهره مندی امت از نعمات فراوان به گونهای که هرگز در امتهای گذشته سابقه نداشته است[22].
18. رضایت و خشنودی تمام اهل آسمان و زمین[23]
با عنایت به موارد فوق الذکرکه به مثابه قطرهای از دریای بیکران معارف اهل بیت(ع) در معرفی سرزمین پس از ظهور بوده و صرفاً جهت ذکر برخی سر فصلها عنوان شدهاند، این نکته جلب توجه مینماید که فضای ترسیم شده از این سرزمین بیش از اینکه تداعی کننده یک کلان شهر با امکانات و فناوریهای بسیار پیشرفته باشد، فضایی است سرسبز و بهشت گونه، سراسر مملو از زیبایی، آرامش، امنیت و سلامت که فطرت هر انسانی به سوی آن متمایل میشود. فضایی که خداوند در آیات قرآن کریم، آنرا برای بهشتهای اخروی نیز به بدینگونه تصویر کشیده است[24].
نکته قابل توجه دیگر در بیان خصوصیات این سرزمین، بیان مثالهایی از قول ائمه(ع) در امتهای گذشته نظیر ملک ذوالقرنین(ع) و سلیمان(ع) است[25] که قطعاً باید تناسبی از نظر کیفیت، قوانین جاری در آن حکومتها با ملک عظیم اهل بیت(ع) وجود داشته باشد. رجوع به آیات قرآن و قصص این انبیاء الهی بیانگر این مطلب است که در هیچیک از این حکومتها، اساس ملکداری، توانهای مادی و علوم روز نبوده است و ما در این حکومتها با وقایع و مقولاتی نظیر ظهور و اشکار شدن اقوامی از اجنه و شیاطین و حشرو نشر مردم با آنان[26] و خدمت آنها به انسانها[27] و دخل و تصرف در پدیدههای طبیعی[28] روبرو هستیم که اساساً جایگاهی در محدوده علوم مادی ندارند.
در اینجا شایسته است که به صورت اجمالی نقدی بر مفهوم علم در حکومت امام(ع) نیز داشته باشیم. با بررسی آثار منتشره در مییابیم، آنچه که از سوی بسیاری از محققین محترم در خصوص مقوله علم در آن زمان مطرح شده است، عمدتاً از منظری مادی و ناظر بر تحول سریع در علوم مادی و تکنولوژیک در آن عهد است که بعضاً با ذکر مصادیق و مثالهایی از زندگی روزمره همراه میباشد[29]، [30] و حتی مقولات مدیریتی حکومت همچون عدم تخطی کارگزاران امام(ع) از امور خود و برقراری امنیت و آرامش، در ملک امام(ع) را وابسته به این تحولات تکنولوژیک در عرصه فناوریهای ارتباطی و مخابراتی میدانند.
از سوی دیگر، خداوند بحث عظیم و تامل برانگیز "مفهوم علم" در این نوع حکومتها را با ذکر یک مثال در آیات 40-38 سوره نمل، در جریان ذکر واقعهای در حضور سلیمان(ع) و در قالب فعل یکی از کارگزاران این نبی معظم آشکار میسازد. در این صحنه عاصف ابن برخیا که به تعبیر قرآن (الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ) و به واسطه سلیمان(ع) فقط بخش کوچکی از علم را در محدوده و اختیار خویش دارد، میتواند چنین اثر گذاری عظیمی در ملک سلیمان(ع) داشته باشد. حال چگونه عقل میتواند بپذیرد در ملک عظیم معلمان انبیاء(ع) یعنی اهل بیت(ع) که به تعبیر امیر المومنین(ع) از ملک سلیمان عظیمتر است، مفهوم آشکار شدن علم از دو حرف به بیست و هفت حرف مقولهای تکنولوژیک باشد و این نوع علم، اساس ملک داری و حکومت چهل و چهار هزار ساله کسی باشد که قرآن در معرفی ایشان میفرماید (وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب)[31].
النهایه آنگونه که از تعابیر اهل بیت(ع) برداشت میگردد، این ملک در سرزمینی بهشت گونه و با قوانینی عجیب و خارق عادت برپا خواهد شد. در این راستا ما با آیاتی از توصیف جنات نیز روبرو هستیم که به استناد روایات ذیل آنها، زمان برپایی آنها قبل از قیامت عنوان شده است. برخی از این آیات عبارتند از:
1. سوره آل عمران: وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ (133)[32]
2. سوره حدید: سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (21)
3. سوره هود: وَ أَمَّا الَّذینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ (108)[33]
4. سوره مریم: جَنّاتِ عَدْنٍ الَّتی وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا (61)لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْوًا إِلاّ سَلامًا وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا (62)[34]
5. سوره زمر: وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتّی إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ (73) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا اْلأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ (74)[35]
شاید چنین آیاتی از جنات، ناظر بر توصیف سرزمین پس از ظهور و برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع) باشد که در این صورت تحقیق در این خصوص میتواند بسیار مهم و راهگشا باشد. (انشاء الله)
ب) - زمان برپایی سرزمین ظهور از نقطه نظر نشئات عالم هستی در چه محدودهای قرار میگیرد؟
قرآن کریم عالم هستی را به لحاظ دوره، به دو مرحله یا نشئه کلی شامل نشئه دنیا و نشئه آخرت تقسیم می نماید که در برخی از آیات تحت عنوان نشئه اولی و نشئه اخری نیز ذکر شده است. در قران در 115 آیه واژه دنیا و 116 آیه واژه آخرت ذکر شده است و در 52 آیه از آیات قران این دو واژه یا مرحله در کنار یکدیگر آورده شدهاند و مفاهیم جاری در این دو نشئه با هم مقایسه شدهاند. تعبیری که در حال حاضر از این دو نشئه عنوان میگردد اینستکه محدوده نشئه دنیا از زمان برپایی عالم دنیا تا صور اول اسرافیل است و نشئه آخرت عبارت از جهانی است که مردم پس از مردن، به آن در میآیند و برای همیشه در آنجا میزیند و برزخ، قیامت، حشر و نشر، صراط، حساب، شفاعت، بهشت و دوزخ واقعیات جاری در عالم آخرتند و ایمان به آخرت که در قرآن از مسلمانان خواسته شده، ایمان به همة این موضوعات را در بر میگیرد[36]. بدیهی است که مفهوم سرزمین ظهور به عنوان یکی از مفاهیم جاری در عالم هستی باید به لحاظ زمان جایگاهی در یکی از این دوره ها قرار داشته باشد.
1) سرزمین ظهور در نشئه دنیا:نگاهی به مطالب منتشر شده در خصوص کیفیت ظهور و حکومت امام زمان(عج) مشخص میسازد که دیدگاه غالب در بین خواص و عوام جامعه شیعه این است که جایگاه سرزمین ظهور در نشئه دنیاست. در این راستا تعابیری که از مفاهیمی نظیر گسترش عدل و قسط و رفاه در زمان حکومت امام(ع) ارائه میگردد، عمدتا منظری دنیوی و مادی دارند[37] و یا برخی محققین تلاش مینمایند تا برای وقایع غیر عادی جاری در زمان حکومت امام(ع) نظیر دیده شدن، سخن گفتن و ارتباط حضرت با تمام افراد جامعه در آن واحد[38] و سفر ایشان بر پارههای ابر[39] و مقولاتی مشابه که در احادیث به فراوانی مورد اشاره قرار گرفتهاند، مثالهایی تکنولوژیک یافته و ارائه نمایند.
با نگاهی به آیات مربوط به دنیا، حداقل به 40 آیه برخورد میکنیم که حیات دنیوی لهو و لعب و متاع اندک شمرده شده است[40] و حب و اشتیاق و پرداختن به آن مورد مذمت قرار گرفته است[41]و در این مورد هیچ برههای و دورهای از نشئه دنیا مستثنی شمرده نشده است. از سوی دیگر فضایی که در روایات اهل بیت(ع) از سرزمین ظهور ترسیم شده است، فضایی بهشت گونه و آکنده از شادی، امنیت و سلامت است. در آن زمان زمین و آسمان تمام نعمات خود را عرضه مینمایند و مهمترین نعمت اینکه همه در محضر امام(ع) قرار دارند[42]. حال چگونه یک فرد عاقل میتواند مشتاق و دلبسته حضور در چنین فضایی نباشد و بلکه بزرگترین عقلای جامعه بشری یعنی انبیای عظام الهی نظیر ابراهیم(ع) و سلیمان(ع) در تب و تاب حضور در این سرزمین بودند و یکی از مهمترین درخواستهایشان از خداوند حضور در جمع ساکنان و وارثان این سرزمین یعنی صالحان بوده است[43] بگونهای که خداوند نیز در آیات قرآن بر اشتیاق ایشان مهر تایید زده[44] و حتی برخی انبیاء(ع) را تکلیف مینمایند تا علاوه بر خود، قومشان را نیز در حال و هوای آن سرزمین قرار دهند[45]. همچنین در روایتی از امام حسن عسکری(ع) خطاب به فرزندشان حضرت حجت(عج) میفرمایند که (در آن زمان) کودکان آرمیده در گهواره نیز آرزو دارند که بتوانند به سوی تو بشتابند[46].
بنابراین با مقایسهای اجمالی بین این دو دسته از آیات و روایات ذیل آنها میتوان این نتیجه را گرفت که با تعبیری که قرآن از فضای دنیا دارد، جایگاه این فضای بهشت گونه نمیتواند در نشئه اولی یا نشئه دنیا باشد.
2) سرزمین ظهور در نشئه آخرت:در برخی از روایات ذیل آیات، از دولت اهل بیت(ع) پس از ظهور نیز با عنوان آخرت نام برده شده است[47]، [48]، [49]، [50]. که برخی از محققین این روایات را تعبیر به راه یافتن به جهان آخرت و بهشت، در آن زمان نمودهاند[51].
نکته قابل تامل این است که اگر تعبیری که هم اکنون از فضای آخرت و مفاهیم جاری در آن یعنی زندگی پس از مرگ، حضور در عالم برزخ، قیامت، حشر و نشر، صراط، حساب و. .. را مد نظر داشته باشیم، در مییابیم که نه تنها فرض برپایی این سرزمین در جهان پس از مرگ اساساً مغایر با تمام آیات و روایات مطرح شده در این رابطه میباشد بلکه روایاتی دلالت بر این دارند برخی از افراد پس از مرگشان، مجدداً به این سرزمین رجعت داده میشوند تا از نعمات جاری در آن بهرهمند گردند[52].
از سوی دیگر اگر مفهوم آخرت را زمان برپایی قیامت کبری و رسیدگی به حساب افراد در نظر بگیریم، ضرورت وجودی این سرزمین و برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع) در آن زمان منتفی میگردد.
بنابراین بنظر میرسد مقوله تغییر نشئه دنیا به نشئه آخرت، مفهومی است که بتدریج از حوالی یوم الله ظهور با تحولات بسیار عظیم در قوانین طبیعت، ظاهر شدن اجنه و ملائک در بین آدمیان، رفتارهای بسیار عجیب، خارق عادت و اعجاز گونه برخی افراد، آغاز شده و با برپائی ملک عظیم اهل بیت(ع)، تغییرات آنچنان خواهد بود که به لحاظ وسعت و شدت تغییرات ایجاد شده نمیتوان از آن با واژه دنیا نام برد و شاید برخی از روایات حاکی از پایان دنیا و ارتباط آن با یوم الله ظهور[53] نیز ناظر بر همین مقطع از تغییر نشئات باشد. (والله اعلم)
ج) محدوده مکانی سرزمین پس از ظهورموضوع مهم دیگری که میتواند در نگرش ما نسبت به خصوصیات و قوانین سرزمین پس از ظهور نقش اساسی و تعیین کننده داشته باشد، مقوله محدوده مکانی و جغرافیایی این سرزمین است.
آنچه که از مطالب محققین استفاده میگردد، عموماً اعتقاد بر این است که جهان شمولی این ملک را در محدوده جهان مادی شامل زمین و کرات آسمانی میدانند[54].
آنچه که از آیات و روایات بر میآید، زمین و پهنه جهان مادی قطعاً در حیطه ملک عظیم اهل بیت(ع) قرار دارد[55].
همچنین برخی دیگر از آیات و روایات، ناظر بر این مطلب هستند که انسانها تنها گروه بهرهبرنده از این ملک نیستند و بلکه اجنه، اموات مومن محض که رجعت داده شدهاند و ملائک نیز در ملک عظیم اهلبیت(ع) حاضر و بهرهمند هستند. البته هرچند در حال حاضر نیز این اقوام و گروهها وجود دارند، ولی به لحاظ این که محل سکنای آنها متفاوت میباشد، هر قوم از دیگری مجزا میباشند. به عنوان مثال انسانها قابلیت مشاهده اجنه و شیاطین را ندارند[56] و از طرف دیگر اجنه توان و شیاطین اجازه حضور در آسمانها یعنی فضای سکنای ملائک را ندارند[57].
آنگونه که از روایات، خصوصاً روایت معروف مفضل از قول امام جعفر صادق(ع) استفاده میشود، در حوالی ظهور و از یوم الله ظهور به بعد، با اذن الهی این اقوام دارای ابعاد مادی و قابل مشاهده شده و بسته به نوع اعتقادشان در جبهههای حق یا باطل قرار گرفته[58] و بسته به نوع توانشان به اثر گذاری میپردازند تا اینکه نهایتاً جبهه حق در نبرد نهایی یا به تعبیر قرآن " یَومِ الوَقتِ المَعلوُم"، با فرماندهی امیرالمومنین(ع) و حضور رسول اکرم(ص)، جبهه باطل را با نابودی ابلیس و لشکریانش، از بین خواهند برد.
در رابطه با ملائک، آیات قرآن[59] و روایات[60] محل استقرار آنان را آسمانها ذکر مینمایند و از سوی دیگر در هفت آیه تعداد آسمانها هفت عدد ذکر شده است[61]. همچنین با دلائل متعددی میتوان نتیجه گرفت که جنسیت این آسمانها برزخی است ازجمله اینکه:
1- قرآن میفرماید افرادی که میمیرند نابود نمیشوند و روح آنها به برزخ منتقل میشود[62].
2- ماموران الهی که وظیفه قبض روح آدمیان و انتقال آنها به برزخ را بر عهده دارند از ملائک هستند[63]، لذا خود نیز باید جنسیت برزخی داشته باشند.
حال سوالی که در اینجا مطرح میباشد این است که آیا این ظهور و مادی شدن صرفاً ناشی از تعمیم قوانین مادی بر این اقوام است و به عبارت دیگر ما با هبوط آنها به جهان مادی روبرو هستیم و یا اینکه قوانین حاکم بر سرزمینهای این اقوام نیز در جهان مادی جریان مییابد که ضرورت این موضوع الحاق و در هم رفتن جهان مادی در سرزمینهای این اقوام است.
در پاسخ به این سوال باید عنوان نمود که جهان هستی در سیر " انا الیه راجعون"، به سوی آینده و نیل به مقصد و موطنی به نام بهشتهای جاودان و یا به تعبیر قرآن ملک کبیر الهی[64] در حال حرکت است و در طی این مسیر فضاهای مادون (زمین و آسمانها) و هر چه در آنهاست، تغییر ماهیت میدهند تا ظرف وجودی آنها برای دریافت و جریان نعمات الهی موجود در سرزمین عالیتر آماده گردد[65] و در این سیر، سرزمین پس از ظهور که مورد بشارت تمام انبیاء عظام الهی و علی الخصوص ائمه(ع) بوده است صرفاً یکی از گذرگاههای بین مسیر است که عقلاً باید تابع حکم جاری بر کل این مسیر باشد.
حال نظر به اینکه ملائک ساکن آسمانهای هفتگانه بوده و به لحاظ جنسیت برزخی آسمانها، از ماهیت عالیتری و لطیفتری برخوردار میباشند، پذیرش فرض اول در مخالفت با جریان نظام الهی میباشد. لذا عقل چنین میپذیرد که فضای مادون به فضای بالاتر ملحق شده و از قوانین جاری در آن بهرهمند گردد. نکته جالب اینکه در روایتی از قول رسول اکرم(ص)، در خصوص ارتزاق مومنین در قحطیهای حوالی ظهور، ایشان یکی از همین قوانین جاری بر ملائک را ذکر مینمایند[66] و یا اینکه برخی از وقایع و اتفاقات حوالی و پس از یوم الله ظهور با توجه به این نکته قابل فهم و درک خواهند بود.
نکته قابل تامل دیگر اشاره برخی از آیات قرآن به بهشتهایی است که زمان برپایی آنها بر اساس روایات قبل از برپایی قیامت است و محدوده برپایی آنها زمین و آسمان یا آسمانهاست[67]،، [68]،، [69].
نتیجه:
در بررسی خصوصیات، زمان و مکان سرزمین پس از ظهور، تنها منابع جهت رجوع، قرآن و کلام اهل بیت(ع) هستند. بنا به دلائل مطرح شده در این نوشتار، آیات قرآن و روایات ذیل آنها، محدوده زمانی برپایی این بهشت را با واژه نشئه آخرت مطرح میسازند و محدوده مکانی برپایی این بهشت، فضایی بسیار عظیم شامل زمین و آسمانها و یا به تعبیر دیگر جهان مادی و آسمانهای برزخی است. آنگونه که از بررسی آیات و روایات برداشت میشود سرزمین پس از ظهور فضایی با صفاتی بهشت گونه است که قرآن از آن با نام جنت یاد میکند و روایات، مثال کوچکی از آنرا ملک سلیمان(ع) و ذوالقرنین(ع) ذکر مینمایند و تصویری که قرآن و روایات از این سرزمین ترسیم میکنند، سنخیتی با مفاهیم خود ساختهمان که با واژگانی نظیر مدینه فاضله و آرمانشهری با فناوریهای مادی فوق پیشرفته آنرا توصیف میکنیم، ندارد.
واژگانی که بهرهگیری از آنها متعاقباً ما را دچار چالش با مفاهیم دیگری نظیر جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور، وضعیت مرزها، ملیتها، الگوهای حکومتی (دموکراسی و. .. )، جایگاه نهادهای حقوقی و سیاسی نظیر احزاب، شوراها، سازمانهای ملی و منطقهای در این حکومت مینماید که اساساً ممکن است در ملک عظیم اهل بیت(ع) واقعیت خارجی نداشته باشند. شک نیست که پرداختن به این موضوعات نیاز به تدبر بیشتر در مجموعه این آیات و روایات دارد که انشاء الله در سایه عنایات بقیۀ الله الاعظم(عج)، توفیق معرفت امام(ع) و فهم بیشتر از ملک عظیم ایشان نصیبمان گردد که در این صورت بنا به فرموده امام صادق(ع) تقدم و تاخر زمانی این امر، ضرری به چنین فردی نخواهد رساند[70].