سلام
حالم خراب است ! دلم خرابه !
افکارم ویران است ! روحم حیران!
گم گشته کوچه های دعایم
دستانم در پی دستان پیدایی!
خسته ام ... به آرامشت قسم دل خسته ام
چشمانم درانتظار انفجار بغض
تنهایی در انتظار با تو بودن
بازهم ماجرای ما با تو بودن یا نبودن گل شد !
گل ما بی (خود) پر پر شد!
دلمان از دوری تو آکنده از غم شد
خسته ام از اینکه تو هستی و نسیتیم
بیایی و نباشیم
قلبم بغض
چشمانم بغض
قلمم بغض
دستانم در پی دستانت.
......نرفته، مانده ام ...
اشکم به امن یجیب ... التماس
.............دل خسته ایم....قسم به امن یجب........................
....
سلام
دیگه زندگی ما همه اش بغض است و بغض است و بغض
حالا کی شانه ایی برای ترکیدن انها پیدا خواهیم کرد خدا میداند و بس!