سَلامٌ عَلی آلِ یاسین

سَلامٌ عَلی آلِ یاسین

سلام بر آل یاسینsebghah@درایتا
سَلامٌ عَلی آلِ یاسین

سَلامٌ عَلی آلِ یاسین

سلام بر آل یاسینsebghah@درایتا

رضایت

پسر کوچکی وارد داروخانه شد.کارتنی را به سمت تلفن هل داد.روی کارتن رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد وشروع نرد به گرفتن شماره ای ۷رقمی. 

مسول داروخانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد.پسرک پرسید:خانم می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟ 

زن پاسخ داد:کسی هست که این کاررا برایم انجام می دهد. 

پسرک گفت:خانم من این کاررا نصف قیمتیکه او میگیرد انجام خواهم داد.زن در جوابش گفت:از کاراین فرد راضی ام. 

پسرک بیش تر اصرار کرد وپیشنهاد داد:من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم.در این صورت شما  در ۱شنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهیدداشت.مجددا زن پاسخ منفی داد. 

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت گوشی را گذاشت. 

مسول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت وگفت:پسر از رفتارت خوشم می آید.به خاطره این که روحیه ای خاص .خوبی داری دوست دارم کاری به تو پشنهاد بدهم. 

پسر جوان جواب داد:نه ممنون.من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم.من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد